- تاریخچه:
در سال 1365 رودلف چهارم ، گفت اتریش ، دانشگاه وین را که امروز قدیمی ترین دانشگاه در کشورهای آلمانی زبان است ، بنیاد نهاد . این دانشگاه از خود مختاری زیادی در مقابل نقوذ حکومت و کلیسا کسب کرد و یک دوران شکوفایی را تجربه کرد . پس از بروز بلایایی همچون طاعون ، جنگ با عثمانی ، اصلاحات و حرکت های ضد اصلاحی همین حرکت های ضد اصلاحی پس از یک سری حرکت های اصلاحی از سال 1554 باعث افتادن تدریجی دانشگاه ها به دست طرفداران فرقه عیسوی گردید. هدف حرکت های ضد اصلاحاتی تاسیس دانشگاه گراتس بود که در سال 1585 از یک کالج به خصوص فرقه عیسوی منتج شده بود و نوع خاصی از مدارس متوسطة فرقة مذکور را نشان می داد. برای این که شکاف موجود میان دانشگاه های وین و گراتس و دانشگاه فرایبورگ در منطقة Breisgran در قلم رو خاندان هابسبورگ از بین برود ، در سال 1669 دانشگاه شهر اینسبروک تاسیس گردید . برنامه ریزی و آموزش در این مدارس نیز به فرقة عیسویه واگذار گردید. در مقابل تاسیس دانشگاه سالزبورگ در سال 1622 کمتر از جریانات ضد اصلاحاتی منتج بود ، بلکه متاثر از فعالیت های منطقه اسقف نشین سالزبورگ بود که توسط انجمن مذهبی فرقه بندیکت و تحت نفوذ بیشتر کلیسا صورت پذیرفت . با توجه به توسعة اجتماعی مشاهده می شود برخی کودکستان ها کودکانی را می پذیرند که هنوز 3 سال تمام ندارند از این رو در گروه های مهدهای کودک تدابیر سازمانی و آموزشی نیز باید در نظر گرفته شود.
طی قرون 17 و 18 در سرزمین اتریش امروزی چهار دانشگاه وجود داشت که بدون هیچگونه استقلال در برنامه و محتوا تحت نفوذ و نظارت کلیسا بودند و از اینرو از جریان پیشرفتهای علمی عصر جدید خارج بودند. رشد روزافزون دانشجویان برخاسته از طبقة اشراف باعث ایجاد نوعی “نظامیگری” در زندگی آکادمیک و دانشگاهها گردید. کارها و تلاشهای ماریا ترزا و ژوزف دوم باعث شد ساختار جدیدی در سیستم آموزشی دانشگاهها ایجاد شود، دانشگاهها از نو سازماندهی شدند و به مؤسسات دولتی تبدیل شدند. در سال 1782 در راستای اصلاحات دانشگاهی موردنظر ژوزف دوم دانشگاههای گراتس و اینسبروک تعطیل شدند و به دبیرستانهایی برای آموزش و تربیت کشیشان، کارمندان، پزشکان و ماماها تبدیل گردیدند. با اینکه این اصلاحات پس از مرگ ژوزف دوم تا حدود زیادی پسرفت و عقبگرد داشتند ولی تبدیل دانشگاهها به مؤسسات عمومی و تحت کنترل دولت به جای خود باقی ماند. در نیمة اول قرن نوزدهم تصمیمات مهم دیگری در مسیر پیشرفت دانشگاههای اتریش صورت گرفتند. در حالیکه دانشگاه سالزبورگ که تحت کنترل ایالت بایرن آلمان بود در سال 1810 منحل گردید، دبیرستانهای اینسبروک در سال 1826 و گراتس در سال 1827 دوباره به عنوان دانشگاه شروع به کار کردند. علاوه براین مقدمة دانشگاههای صنعتی امروزی در وین، گراتس و لئوبن ایجاد شدند. انقلاب 1848 باعث ایجاد یک نوسازی در دانشگاهها گردید و با تصویب قانون جدید، دانشگاهها تا حد زیادی از استقلال اداری برخوردار شدند. آزادی تعلیم و تعلم توسط دولت تضمین شد. روش تدریس، دعوت استاد و شیوة مدیریت مورد بازنگری قرار گرفت.عبارتهای کهنهای همچون “ملیتها” و “کمیتههای اساتید” حذف شدند. رشتههای فلسفی در یک دانشگاه گرد هم آمدند و دورة تحصیلی به چهار سال افرایش یافت. شیوة ورود به دانشگاه از طریق گذراندن دورههای آموزشی منتهی به دیپلم (به عنوان مدرک لازم برای ورود به دانشگاه) از نو برنامهریزی شد. برای انجام این اصلاحات اداری و آموزشی گسترش فراوانی در سطح رشتهها، پرسنل و امکانات در درون دانشگاهها صورت پذیرفت. در نیمة دوم قرن 19 تأسیس و گسترش مدارس عالی و فنی صورت پذیرفت. از سال 1872 دبیرستان شهر گراتس که توسط دوک بزرگ “یوهان” تأسیس شده بود و نیز مؤسسة پلیتکنیک وین که در سال 1815 ایجاد شده بود (این دو بعدها دانشگاههای صنعتی وین و گراتس شدند)، به عنوان مدارس عالی اداره شدند و مدرسة عالی کشاورزی نیز دوباره احیا شد. در سال 1896 مدرسة دامپزشکی که تحت نظارت ارتش بود، به صورت مدرسة عالی درآمد. در سال 1898 یک آکادمی تخصصی به عنوان بنای اولیة دانشگاه اقتصاد امروزی وین تأسیس شد. در سال 1901 هر دو مدرسة عالی صنعتی مذکور و در سال 1904 مؤسسة تحقیقات معدن که در سال 1840 در لئوبن ایجاد شده بود، و نیز مدرسة عالی دامپزشکی در سال 1908 از کرسی دکترا برخوردار شدند. این سیستم آموزشی عالی که در قرن نوزدهم ایجاد شده بود حداقل در شکل ظاهری تا به امروز دست نخورده باقیمانده است.پس از سقوط حکومت پادشاهی، دانشگاهها و مدارس عالی اتریش به عنوان مؤسسات آموزشی دولتی تحت نظارت دولت جمهوری اداره شدند. بارزترین کار جمهوری اول دخالت دادن مدارس عالی در مسائل و امور سیاسی آن زمان بود. به خاطر وجود درگیریهای ناسیونالیستی که از پایان قرن نوزدهم وجود داشت، بسیاری از شخصیتهای دانشگاهی و همچنین دانشگاهها نتوانستند رابطة سازندهای با جمهوری و دموکراسی برقرار کنند. در سالهای بین دو جنگ جهانی تفکر ناسیونالیسم آلمانی – ضداتریشی بر مدارس عالی مسلط بود و تفکر یهودیستیزی در سطح گستردهای حکمفرما بود. با الحاق اتریش به رایش سوم، شیوة قانونگذاری عالی آموزش آلمان وارد اتریش شد. مخالفان سیاسی و اساتید و دانشجویان یهودی از دانشگاهها اخراج میشدند و گرفتار سناریوی کشتار توسط نازیها میشدند و یا قربانی جنگ جهانی دوم میگشتند و در میان آنها بسیاری از نخبگان و دانشمندان سرشناس اتریشی بچشم می خوردند. دانشگاهها تا حدود زیادی از دست رفته بود. دانشگاهها دچار انحراف معیاری و قدرت طلبی شده بودند و فقط اندکی از اساتید دچار سیاست زدگی نشده بودند. دانشمندان نخبه و مشهور کمی در کشور باقی مانده بودند. تاسال 1955 بعد از جنگ جهانی دوم قوانین مربوط به مدارس عالی اتریش دوباره به اجرا گذاشته شدند و کارآموزش مجدداً به راه افتاد. دانشگاهها صدمات زیادی را از حوادث و آشفتگیهای سال 1918 متحمل شده بودند. بسیاری از قوانین اصولی مدارس عالی متعلق به قرن نوزدهم در دانشگاهها اجرا می شد. با تصویب قانون جدید آموزشی در مدارس عالی در سال 1955، برای اولین بار یک قانون معتبر برای دانشگاهها و مدارس عالی علمی ایجاد گردید، البته بدون هیچگونه نوآوری در ساختار سازمانی و برنامهریزی، چنانکه قانون مدارس عالی مربوط به قرن نوزدهم تا زمان سازماندهی مجدد در دهة هفتاد تا حدودی بدون تغییر مانده بود.آخرین تأسیس دانشگاه تاکنون مربوط به دهة شصت میباشد. در سال 1962 دانشگاه تازه تأسیس سالزبورگ شروع به کار کرد. در سال 1966 مدرسة عالی علوم اجتماعی و اقتصاد در لینتس شروع به کار کرد و در این فاصله در کنار دانشکدة علوم اجتماعی و اقتصاد از یک دانشکدة حقوق و یک دانشکدة صنعتی و علوم طبیعی نیز برخوردار گردید. در سال 1970 مدرسة عالی علوم تربیتی در کلاگنفورت راهاندازی شد و در سال 1993 با ایجاد تحول در ساختار آن به دانشگاه کلاگنفورت تغییر نام داد. به علاوه این دانشگاه به دو دانشکدة علوم انسانی و اقتصاد تقسیم گردید.با آغاز به کار قانون فراگیر تحصیل در مدارس عالی (AHStG) در سال 1966 طی دو دهه کل سیستم آموزشی دانشگاهی از زیربنای قانونی جدیدی برخوردار گردیدو مدرنتر شد.درسال 1975 قانون برنامهریزی دانشگاهی جدیدی به مرحلة اجرا درآمد. از مهمترین نوآوریهای موجود در این قانون دخالت دادن کلیة اساتید، دانشجویان و پرسنل اداری در روند کلیة تصمیمات دانشگاهی و نیز نوسازی در ساختار مؤسسات میباشد.تحصیلات هنری از لحاظ تاریخی تقریباً به تازگی دارای سیستم آموزشی آکادمیک گردیده است. تدریس کاملاً شخصی و شیوة آموزش غیرهماهنگ با سیستم آموزشی استاندارد در آموزشگاههای “اساتید” مشهور هنر هنوز هم تأثیر خود را بر برنامهریزی و روش تدریس “کلاسهای هنری تخصصی ”در دانشگاهها حفظ کرده است. قدیمیترین دانشگاه هنر، آکادمی هنرهای تجسمی در وین است. قیصر لئوپولد دوم در سال 1696 یک آکادمی برای نقاشی، مجسمهسازی، معماری، پرسپکتیو و ساخت بناهای مستحکم تأسیس کرد. در سال 1766 آکادمی سلطنتی قلمکاری و درسال 1767 آکادمی گراورسازی تأسیس شدند. این سه آکادمی در سال 1772 توسط ملکه ماریا ترزا تحت عنوان “انجمن سلطنتی آکادمی هنرهای تجسمی” متحد شدند. پس از دگرگونیهای متعدد در ساختار این آکادمی، عنوان آکادمی هنرهای تجسمی در سال 1872 براساس قانون جدید آموزشی به مدرسة عالی ارتقاء یافت. اصول قانونی این مدرسة عالی بر قانون برنامهریزی ساختار آکادمیهای مصوب سال 1955 تأثیرگذار بود و در سال 1988 قانون جدید ساختار آکادمیها و مدارس عالی جایگزین آن شد. بنیان و اساس دانشگاههای هنر در نیمة اول قرن نوزدهم ریخته شد. “انجمن دوستداران موسیقی حکومت سلطنتی اتریش”د سال 1817 یک مدرسة آواز با مدیریت آنتونیو سالیری افتتاح کرد که به سرعت رشتههای آموزشی سازهای مختلف نیز در آن گسترش پیدا کرد. تاریخ دانشگاه موسیقی اینسبروک به تاسیس یک مدرسة آواز در سال 1816 توسط “انجمن موسیقی ایالت اشتایرمارک” بازمیگردد. همچنین تأسیس انجمن موسیقی کلیسا در سالزبورگ در سال 1841 نقطه شروع تشکیل دانشگاه موسیقی “موتزارت” بود. در سال 1909دولت ادارة هنرستان موسیقی وین را در دست گرفت و آن را “آکادمی سلطنتی و هنرهای نمایشی” نام نهاد. آکادمی “موتزارت” که از سال 1881 توسط بنیاد بینالمللی موتزارت” اداره میگردید، در سال 1914به صورت عمومی درآمد و به هنرستان موسیقی تبدیل گردید و بالاخره در سال 1922تحت نظارت دولت درآمد. تأسیس دانشگاه هنرهای عملی در وین با اصلاحات آموزشی علمگرایانة نیمة دوم قرن نوزدهم مرتبط است. در سال 1867مدرسة مشاغل هنری متعلق به“موزة سلطنتی هنر و صنعت اتریش” با هدف پرورش نیروهای متخصص هنری در عرصة صنعت تأسیس شد.در طول سالها رشتههایی همچون فلزکاری و منبتکاری به برنامة تحصیلی این دانشگاه اضافه شد، این دانشگاه در سال 1909تحت نظارت دولت درآمد.بین سالهای 1938و 1945 تمامی دانشگاههای هنر امروزی توسط آلمانها اداره میشد. در دورة جمهوری دوم این دانشگاهها تبدیل به آکادمی شدند: آکادمی موسیقی و هنرهای نمایشی در وین (1947) و آکادمی موسیقی و هنرهای نمایشی “موتزارت” درسالزبورگ (1953).هنرستان موسیقی گراتس در سال 1963 به عنوان “آکادمی موسیقی و هنرهای نمایشی گراتس” تحت نظارت دولت درآمد. با قانون برنامهریزی مدارس عالی هنر مصوب سال 1971 این آکادمیها به مدارس عالی تبدیل شدند و بالاخره در سال 1973 مدرسة خصوصی هنر در لینتس که در سال 1947 تأسیس شده بود تحت عنوان “مدرسة عالی طراحی صنعتی و هنری لینتس” به دولت واگذار شد.در سال 1962 در راستای قوانین جدید آموزشی دورههای آموزش تکمیلی به شرح ذیل از لحاظ سازمانی تبدیل به آکادمی شدند:
- مؤسسات آموزشی مشاغل اجتماعی خاص
موسسات فوق با نام قبلی “مدرسة مددکاری” که از سال 1976 عنوان “آکادمی مشاغل اجتماعی” را گرفت و دورة آموزشی آن 2 سال بود؛ از سال 1987 دورة آموزشی به 3 سال افزایش یافت)
- آکادمیهای علوم تربیتی (تربیت معلم)
- مؤسسات آموزش شغلی معلمان
- انستیتوهای آموزشی و آموزش شغلی (ادامة تحصیل معلمان؛
با بند هفتم قانون برنامهریزی مدارس در سال 1983انستیتوهای آموزش شغلی برای معلمان مدارس حرفهای و معلمان مدارسی که به تازگی به مؤسسات آموزشی ـ تربیتی تبدیل شده بودند تقسیمبندی شد.
- آکادمیهای پزشکی ـ فنی
تا سال 1992 آموزشهای مربوط به مشاغل بالای پزشکی ـ فنی در چارچوب قانون پرستاری، که در مجلة دفتر صدراعظم اتریش به شمارة 102 در سال 1961 چاپ شده بود، برنامهریزی شده بود. این قوانین بسته به رشتة آموزشی دورههای 2 تا 3 ساله را در نظر گرفته بودند و سپس دانشجویان از این مدارس پزشکی و فنی فارغالتحصیل میشدند.باتصویب قانون مشاغل پزشکی ـ فنی برنامهریزیهای چندی در مورد مشاغل پزشکی ـ فنی ایجاد شد و مدت تحصیلات در این رشتهها به سه سال افزایش یافت و سطح مدارس پزشکی ـ فنی به آکادمی ارتقاء یافت.
- آکادمیهای مامایی
پس از تصویب قانون مامایی درسال 1963 که مربوط به سال 1925 بود و در سال 1963دچار بازخوانی و اصلاحات شده بود دورة دو سالة تحصیلات مامایی در مؤسسات آموزشی مامایی ایجاد شد. در قانون جدید شغل مامایی که در سال 1994 تصویب شد، دورة تحصیلات مامایی به دورة تکمیلی نیز ارتقاء یافته و به 3 سال افزایش یافته است و فارغالتحصیلی از رشتة مامایی از این پس از آکادمی صورت میگیرد.
- ساختار آموزشی
سیستم دانشگاهی در اتریش بر یک خودآموزی رها از کنترل و گسترده پایهریزی شده است. نسبت و سطح ساعات شرکت در یک کلاس در ترم و شرکت در امتحانات موضوعی با برنامهریزی درسی تکتک دانشجویان مرتبط است. تحصیلات مدارس عالی تخصصی به صورت نظام سالی برنامهریزی شدهاند. حضور در کلاسها بین 25 تا 31 ساعت در هفته میباشد.دورههای تحصیل دانشگاهی که اساساً هدفشان ارائة آموزش آکادمیک به جوانان همراه با آمادگی آنها برای آیندة شغلیشان میباشد، در انتها به کسب مدرک آکادمیک منتج میگردد. بخشی از برنامههای تحصیل کوتاه برای حرفة از پیش تعیین شده منتج به مدرک آکادمیک نمیگردند. بین تحصیلات دانشگاهی، تحصیلات دکتری، دورههای تحصیل تکمیلی و اضافی تفاوت وجود دارد.ساختار دورهها که منتج به صلاحیت آموزشی میگردند، در بخشی 2. 2. 3 آورده شده است. تحصیلاتی که به اولین مدرک ختم میشود به دو بخش تقسیم شدهاند و هر دو با امتحان کسب مدرک به پایان میرسند. قبل از دومین امتحان کسب مدرک، دانشجویان باید مدرکی دال بر قبولی در امتحان اول را ارائه نمایند. دانشجویانی که اولین مدرک را در دست دارند، مجازند تا در تحصیلات دکتری در رشتة ویژه یا رشته وابسته به آن ادامه تحصیل دهند تحصیلات دکتری شامل ارائة پایاننامه (تز دکتری) و امتحان شفاهی در رشتههای مختلف میباشد.تحصیلات پزشکی از سه مقطع تشکیل یافته و مستقیماً به درجة دکتری ختم میشود. حداقل زمان و طول تمامی دورهها در قانون تحصیلات آورده شده است. اغلب دورهها از 8 تا 10 نیم ترم تحصیلی به طول میانجامد تحصیلات دکتری دو نیم ترم دیگر را نیز در بر میگیرد.حداقل طول تحصیلات پزشکی 12 نیم ترم میباشد. با این وجود، زمان حقیقی و واقعی طول دوره عموماً بیشتر از زمان آورده شده در فوق میباشد. تنها 6 درصد از کل دانشجویان تحصیلاتشان را در خلال حداقل زمان آورده شده به اتمام میرسانند. بیشتر دورههای کالجهای هنرهای زیبا منتج به مدرک آکادمیک میگردد. دانشجویان دورههای کالج هنر همانند دانشجویان دانشگاهها از شرایط یکسان برخوردارند.دورههای دیپلم 3 تا 6 سال به طول میانجامند.فارغالتحصیلان دورههای تحصیل کوتاه مدت، عنوان متخصص دریافت میکنند و مدرک آکادمیک به آنها تعلق نمیگیرد. حداقل مدت زمان دورههای تحصیلاتی که به درجات و مدارک اکادمیک ختم میشوند. به فارغالتحصیلان معماری در کالجهای هنر عنوان Mag. Arch (لیسانس معماری) داده میشود. Mag. Art(لیسانس هنر) به فارغالتحصیلان دورههای آموزش هنری و دیگر رشتهها و تحصیلات مربوطه اعطاء میشود.مراکز آموزش عالی در کشور اتریش شامل دانشگاه ها، دانشکده های هنرهای عالی، مدارس عالی فنی و کالج های تخصصی دو تا سه ساله است. مراکز آموزش عالی اتریش در زمینه هنر و موسیقی بسیار قوی است و دانشکده موسیقی و آثار هنری و دانشکده هنر کاربردی شهر وین از مراکز قویژهنری اروپا یه شمارمی آیند.
شرط ورودبه دانشگاه ها ومراکز آموزش عالی اتریش داشتن مدرک (Reifeprüfungszeugins) است. دانشکده های هنرهای عالی امتحان ورودی نیز برگزار می کنند. مراکز آموزش عالی دراتریش محدودیتی برای پذیرش دانشجو ندارند.تحصیلات دانشگاهی شامل دو دوره عمومی (Der erste Studienabschnitt) وتخصصی (Zweite Studienabschbitt) است. البته در پایان دوره عمومی امتحانات برگزار می شود ولی مدرکی صادر نمی شود. همه دانشگاه های اتریش دولتی هستند و بودجه آنها را دولت تامین می کند و دانشجو ملزم به پرداخت شهریه نیست.درسال 1993میلادی مجلس اتریش تاسیس مدارس عالی فنی Fachhochschulen (FH) (مشابه نظام آموزشی آلمان) را تصویب کرد. هدف ازتاسیس مدارس عالی فنی، کوتاه کردن دوره تحصیل و راهیابی سریعتر دانش آموختگان به بازار کار است. ازسال 1994میلادی تا کنون بیش از 40مدرسه عالی فنی مجور تاسیس گرفته اند که در رشته های مختلف دوره های 4 ساله برگزار می کنند. تفاوت مدارس عالی فنی با دانشگاه ها در کاربردی و حرفه ای بودن تحصیلات است. در پایان دروه ها دانشجو باید یک دوره شش ماه تا یک ساله را در مراکز گوناگون به کارآموزی بپردازد. شرط ورود به مدارس عالی فنی، همان شرط ورود به دانشگاه هاست و در مواردی مدارک حرفه ای نیز مورد توجه قرار می گیرند. زمانی که تعداد متقاضیان بیشتر از گنجایش دانشگاه ها باشد امتحان ورودی برگزار می شود.
در اتریش، سیستم آموزشی توسط دولت فدرال تنظیم می شود و برنامه های درسی در سراسر اتریش یکنواخت هستند. در اتریش، آموزش برای همه کودکان که به طور دائم در اتریش اقامت دارند اجباری می باشد.آموزش کلی برای نه سال اجباری است. سیستم آموزش و پرورش در اتریش شباهت بسیار زیادی به سیستم آموزشی در کشورهای آلمان و سوئیس دارد و از چهار سطح تشکیل شده است.
- تحصیلات مقدماتی:
در ابتدا کودکان برای فراگیری آموزشهای مقدماتی به مهدکودک (Kindergarten) می روند که البته این دوره اجباری نمی باشد.
- تحصیلات ابتدایی:
بعد از گذراندن مرحله اول و تحصیلات مقدماتی شروع تحصیلات اجباری دانش آموزان در مقطع ابتدایی از سن 6 تا 10 سالگی می باشد، طول مدت این دوره چهار سال است.
- تحصیلات متوسطه اولیهI :
پس از حضور در دبستان دانش آموزان در سن 10 سالگی وارد مرحله متوسطه اولیه می شوند،که دانش آموزان می توانند از کلاس پنجم تا هشتم در یکی از مدارس متوسطه (Hauptschule) آموزش ابتدایی در مقطع اولیه دبیرستان و یا دوره متوسطه آموزش عمومی (Allgemeinbildenden Höheren Schulen)، مدارس مشترک ابتدایی- متوسطه (KMS)، این مدارس متوسطه جدید بمنظور تکمیل تحصیلات برای دانش آموزان ضعیف تر بهمراه دو معلم از مقاطع مذکور مورد استفاده قرار می گیرد.طول مدت این دوره 4 سال می باشد که البته بسته به استعداد و تمایل دانش آموزان می توانند با گذراندن یک دوره یک ساله پس از فراگیری آموزش های حرفه ای درمدارس فنی و حرفه ای (Polytechnische Schule )همزمان با کار (“آموزش دوگانه”) (duale Ausbildung) مدرک مربوطه خود را دریافت کرده و تحصیلات خود را در مقطع پایان ادامه دهند.
- تحصیلات متوسطه اولیه:II
دانش آموزان پس از گذراندن مقطع متوسط اولیه در سن 15 سالگی برای تکمیل دوران متوسطه خود وارد این مقطع می شوند. این دوره از کلاس نهم تا سیزدهم بمدت 5 سال بطول می انجامد.در این مقطع دانش آموزان می توانند تحصیلات پایانی خود را در یکی از مدارس پلی تکنیک (Polytechnische Schule)، مدارس فنی و حرفه ای (Berufsschule) و آموزش – به عنوان یک سیستم دوگانه آموزشی بمنظور تربیت نیروی کار، مدارس حرفه ای کار (Berufsbildende Mittlere Schulen)، مدارس فنی و حرفه ای عالی مبتنی بر علوم نظری و عملی (Berufsbildende Höhere Schulen) و یا با گذراندن دوره عالی مدارس فنی و حرفه ای،دیپلم متوسطه آموزش عمومی (Allgemeinbildende Höheren Schulen) خود را دریافت کنند سپس خواهند توانست برای ادامه تحصیل وارد دانشگاه شده و ادامه تحصیل دهند.
- دورههای تحصیلی در اتریش:
لیسانس (کارشناسی) و فوق لیسانس (کارشناس ارشد) به صورت زیر تقسیم بندی میشوند:
۱) تحصیلات لیسانس با دریافت مدرک و طول دوره ۴-۳ سال.
۲) فوق لیسانس. پیش نیاز این دوره، تکمیل موفقیت آمیز دوره لیسانس است. مدرک این دوره، مشابه آنچه در بالا در مورد دیپلمهای سنتی گفته شد است. طول مدت این دوره ۲-۱ سال است.
- دوره دکترا:
تحصیلات دکترا مستلزم تکمیل موفقیت آمیز دوره فوق لیسانس است. علاوه بر این دانشجو بایستی قابلیت انجام تحقیقات به صورت مستقل را از خود نشان دهد. این دوره 3-5 سال به طول میانجامد و با دریافت مدرک دکترا به پایان خواهد رسید.